در دنیای امروزی که مشتریان با حجم بالایی از اطلاعات و تبلیغات مواجه هستند، شخصیسازی به یک استراتژی کلیدی برای جذب و حفظ مشتری تبدیل شده است. این رویکرد نه تنها به افزایش فروش کمک میکند، بلکه تجربهای منحصربهفرد و خاص برای هر مشتری ایجاد میکند که در بلندمدت به افزایش وفاداری آنها منجر میشود.
چرا شخصیسازی اهمیت دارد؟
در بازاریابی مدرن، رابطه بین برند و مشتری به نوعی ارتباط دوطرفه تبدیل شده است و مشتریان انتظار دارند برندها نیازها و علایق آنها را به خوبی بشناسند. طبق آخرین مطالعات Accenture، شرکت مشاوره جهانی در زمینه استراتژی و فناوری، در سال ۲۰۲۰، ۷۱٪ از مصرفکنندگان انتظار دارند که شرکتها تعاملات شخصیسازیشدهای ارائه دهند. این تحقیق نشان میدهد که عدم ارائه این نوع تعاملات باعث ناامیدی ۷۶٪ از مصرفکنندگان میشود و درآمد شرکتهایی که از استراتژیهای شخصیسازی استفاده میکنند، ۴۰٪ بیشتر از رقبا رشد میکنند و با خلق تجربه جدید برای مشتری به طور مستقیم بر فروش و وفاداری آنها نیز تاثیر میگذارد.
روشهای مؤثر در شخصیسازی برندها
۱. دادههای صفر-طرفه (Zero-party Data)
- پلتفرم اسپاتیفای (Spotify)، با معرفی ویژگی «Wrapped»، سالانه اطلاعاتی را در مورد عادات شنیداری کاربران ارائه میدهد که به تجربهای شخصیسازیشده و اشتراکپذیر تبدیل میشود و همچنین به تبلیغ برند کمک میکند.
- فروشگاه آنلاین آمازون(Amazon) با ارائه پیشنهادات شخصیسازیشده براساس تاریخچه خرید و جستجوی کاربران، تجربه خرید را بهبود بخشیده و به افزایش فروش منجر میشود.
۲. تجزیه و تحلیل رفتار
- پلتفرم محتوایی نتفلیکس(Netflix) با استفاده از الگوریتمهای پیچیده، محتوای پیشنهادی را براساس رفتار مشاهده کاربران ارائه میدهد که باعث میشود کاربران زمان بیشتری را در برنامه سپری کنند.
- فروشگاه آنلاین مد و پوشاک زلاندو (Zalando)، با تحلیل دادهها و رفتار کاربران، پیشنهاداتی مطابق با سلیقه آنها ارائه میدهد که نرخ تبدیل مشتری را افزایش میدهد.
۳. محتوای دینامیک
- پلتفرم داینامیک ییلد (Dynamic Yield)، به برندها امکان میدهد محتوای وبسایت را بر اساس رفتار کاربران تغییر دهند و نتایج قابل توجهی در تبدیل بازدیدکنندگان به خریداران داشته باشد.
- کوکاکولا (Coca-Cola)، در کمپین یک بطری کوکاکولا به اشتراک بگذارید (Share a Coke)، از طریق چاپ نامهای افراد روی بطریها باعث تعامل بیشتر مشتریان با برند و افزایش فروش شد.
۴. بازاریابی مبتنی بر موقعیت جغرافیایی
- استارباکس (Starbucks) با استفاده از اعلانهای مبتنی بر موقعیت جغرافیایی، پیشنهادات ویژهای به مشتریانی که در نزدیکی شعبهها قرار دارند ارائه میدهد که منجر به افزایش مراجعه مشتریان به فروشگاهها میشود.
- مک دونالد (McDonald’s) با استفاده از موقعیت جغرافیایی، پیشنهادات ویژه به مشتریان در مناطق مختلف ارسال میکند و به افزایش فروش و تعامل با مشتریان کمک میکند.
چالشهای شخصیسازی
علیرغم مزایای زیاد، شخصیسازی نگرانیهای مربوط به حریم خصوصی و امنیت دادهها را نیز به همراه دارد و نحوه جمعآوری و استفاده از اطلاعات مشتریان باید با دقت انجام شود. برندها باید قوانین مربوط به حفظ حریم خصوصی را رعایت کنند و مشتریان را از نحوه استفاده از اطلاعاتشان آگاه کنند. با استفاده صحیح از شخصیسازی در بازاریابی، نه تنها رابطه برند و مشتری تقویت میشود، بلکه تجربه کاربری و وفاداری مشتریان نیز افزایش مییابد. برندهایی که از دادهها و فناوریها به درستی بهرهبرداری میکنند، در این دنیای رقابتی به موفقیتهای چشمگیری دست خواهند یافت.
با توجه به رشد فناوری و تغییر رفتار مصرفکنندگان، شخصیسازی دیگر یک گزینه نیست، بلکه یک ضرورت در بازاریابی مدرن محسوب میشود.